قیمت صندوق پالایشی یکم غیر واقعی است
- شناسه خبر: 6905
- تاریخ و زمان ارسال: 12 آذر 1399 ساعت 06:35
- بازدید : 79 بازدید
- نویسنده: kanoonkarafarini
یک فعال بازار سرمایه گفت: در واقع دلیل بالاتر بودن قیمت معاملاتی سهام این صندوق از ارزش ذاتی این سهمها این است که صندوق پالایشی یکم از طرف بازار حمایت شد تا سودی عاید سرمایهگذاران کند اما باید دانست این قیمتها تصنعی است و این امر نمیتواند پایدار باشد. قیمتهای دیروز واقعی نیست و از امروز شاهد فشار عرضهها خواهیم بود.
حمید میرمعینی در گفتوگو با ایسنا، در خصوص ارجحیت انتخاب بازار سرمایه از بین سایر بازارهای موازی برای سرمایهگذاری اظهار کرد: بهترین بازار پیش رو بازار سرمایه است. تحقیقات نشان داده که بورس در سرمایهگذاری های بلندمدتتر سه ساله حداقل بازده دوبرابری نسبت به سایر بازارها دارد.
وی افزود: تحقیق ۱۵سالهای که از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۸ انجام شده، نشان داده بازار سرمایه علیرغم اینکه تحت تاثیر تحریمها و سیاستهای داخلی خاص بوده اما بازده ۳.۷ برابری یعنی ۳۷۰درصدی بیشتری نسبت به سایر بازارهای موازی داشته و سودآور بوده است.
میرمعینی بیان کرد: بازار سرمایه در تمامی کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه مانند ایران، بازار مطلوبتری است، علیرغم اینکه سرمایهگذاری در بورس ریسک خاص خود را دارد اما میتوان با نگاه بلندمدت، انتخاب دقیقتر و آگاهانهتر و خرید سهمهای بنیادی، بازده بالاتری نسبت به سایر بازارهای موازی، از این بازار به دست آورد.
با کاهش جریان سفتهبازی در بازارهای موازی، دو بازار پول و سرمایه بازده مطلوب خواهند داشت
این فعال بازار سرمایه ادامه داد: به لحاظ امنیت سرمایهگذاری، بازار سرمایه تحت تاثیر متغیرهای سیاسی بوده و در صورتی که تنشهای سیاسی و محدودیتهای ناشی از تحریمها کاهش یابد، ایران وارد مذاکره با آمریکا شود و آرامش سیاسی به کشور برگردد، ما در آینده شاهد بهبود اوضاع اقتصادی و در نتیجه روند رو به رشد بازار سرمایه خواهیم بود. علاوه بر این با کاهش جریان سفتهبازی در بازارهای موازی مسکن، خودرو، طلا و ارز، تنها بازارهایی که میتوانند بازده مطلوب نصیب سرمایهگذاران کنند، دو بازار پول و سرمایه خواهد بود.
وی اضافه کرد: بازار پول، بازاری بدون ریسک بوده که با سرمایهگذاری در حسابهای سپرده بانکی و یا خرید اوراق مشارکت و صکوک انجام میشود اما بازار سرمایه ریسک بالاتری از بازار پول دارد، در عین حال میتواند سود بیشتری را نیز عاید سرمایهگذاران خود نماید. با انتخاب آگاهانه سهم و بهبود شرایط اقتصادی ما، حتما بازار سرمایه پویاتر، امنتر و رو به رشد خواهد بود.
میرمعینی در خصوص صندوق پالایشی یکم گفت: صندوق پالایشی یکم حاصل تشکیل صندوقی از انواع شرکتهای پالایشی نفتی بوده که دولت برای تامین بودجه خود آن را در قالب صندوق پالایشی یکم در بورس عرضه کرده، علیرغم اینکه دیروز این سهمها با نسبت سود مثبتی بازگشایی شدند اما خالص ارزش ذاتی دارایی که به آن NAV گویند، کمتر از قیمت بازگشایی در معاملات دیروز آن است.
قیمت صندوق پالایشی یکم تصنعی است
این فعال بازار سرمایه خاطرنشان کرد: در واقع دلیل بالاتر بودن قیمت معاملاتی سهام این صندوق از ارزش ذاتی این سهمها این است که صندوق پالایشی یکم از طرف بازار حمایت شد تا سودی عاید سرمایهگذاران کند اما باید دانست این قیمتها تصنعی است و این امر نمیتواند پایدار باشد.
وی افزود: این صندوق دیروز با قیمت حدود ۱۳ درصد بالاتر از ارزش ذاتی “NAV” خود باز شد، این در حالی است که قیمت ارزش داراییهای موجود در صندوق نهایتا باید ۳ تا ۴ درصد بالاتر از ارزش ذاتی یا NAV آن باشد، بنابراین به نظر من قیمتهای دیروز واقعی نیست و از امروز شاهد فشار عرضهها خواهیم بود.
میرمعینی ادامه داد: در زمان خرید صندوق پالایشی یکم نیز من بیان کردم که قیمت این صندوق بالا است. قیمت سهام شرکتهای پالایشی در زمان عرضه بسیار حبابوار رشد پیدا کرده بود و بعد از عرضه نیز افت زیادی داشت.
این فعال بازار سرمایه اضافه کرد: از هنگام پایان ریزش قیمتی سهام پالایشیها تا امروز، این سهمها مجددا حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد افزایش قیمت داشته است. آن زمان نیز قیمت سهام پالایشیها با توجه به حبابی که در قیمت این سهمها شاهد بودیم، بسیار بالا بود و امروز نیز ارزش ذاتی سهام شرکتهای پالایشی به قیمت عرضه آن نمیارزد و قیمت این سهمها از ارزش ذاتی آنها بالاتر است.
وی در خصوص اثر ورود عرضه اولیهها به بازار بورس تصریح کرد: تا امروز جز یکی، دو استثنا، تمامی این عرضهها مورد استقبال بازار بودند، زیرا ذهنیت مردم نسبت به عرضه اولیهها این است که معمولا آنها در روزهای اولیه بازگشایی بازده خوبی دارند و اقبال عمومی جامعه به آنها بسیار بالا است.
میرمعینی بیان کرد: بسیاری از عرضه اولیهها در بازار به علت جو بازار و هیجان مردم با قیمتهای بسیار بالاتری نسبت به ارزش ذاتی خود عرضه و معامله شدند اما از این به بعد بازار منطقیتر خواهد بود، زیرا مسئولان بورس و فرابورس دقت بیشتری در قیمتگذاری بر عرضه اولیهها دارند تا آنها با قیمتهای منصفانهتری در بازار به دست مردم رسیده و معامله شوند.
این فعال بازار سرمایه خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه عرضه اولیهها بعد از بازگشایی ۳۰ تا ۴۰ درصد رشد خواهند داشت، باید در زمان عرضه ۳۰ درصد از ارزش ذاتی خود پایینتر به دست سهامداران برسند و جایی برای رشد داشته باشند .
در ماههای باقیمانده سال شاهد رونق مجدد بازار سرمایه خواهیم بود
وی با بیان اینکه در ماههای باقیمانده سال شاهد رونق مجدد بازار سرمایه خواهیم بود، عنوان کرد: البته نه با رشد شارپ شاخصها و مطابق با آنچه در اوایل امسال گذشت، بلکه بازار سرمایه با شیب ملایمی رشد خواهد کرد و به علت کاهش سفتهبازی در بازارهای موازی بازار سرمایه، ما مجددا شاهد ورود نقدینگی از طرف جامعه به بورس خواهیم بود.
میرمعینی گفت: امروز عقلانیت، منطق و تحلیل بر بازار حاکم شده و اگر رشدی شاهد باشیم این رشد بیشتر در صنایعی که تحت تأثیر تحولات تازه سیاسی و آینده اقتصادی هستند، اتفاق میافتد، مانند صنایع پتروشیمی، صنایع معدنی، صنایع صادراتمحور مانند خودرو و صنایع بانکی که موجب رشد شاخص میگردند، نه کلیت بازار و نه هر صنعتی.
۷۰ درصد نمادهای بورس عمدتا تحت تاثیر تحولات سیاسی آینده خواهند بود
این فعال بازار سرمایه تصریح کرد: در یک سال گذشته ما شاهد رشد قیمت تمامی سهمها و حتی سهمهای غیر بنیادی و زیانده بودیم، زیرا این سهامها نیز تحت تاثیر جو و هیجانات بازار و پروپاگاندای رسانههای اجتماعی مجازی، حبابوار رشد کرده و اثرات تورم و گرانی را پیشخور کردند. این نمادها عملا ۲۰ تا ۳۰ درصد کل نمادهای بازار سرمایه هستند و این روزها با وجود اینکه بازار مثبت شده، باز هم این سهمها منفی هستند. لیکن ۷۰ درصد نمادهای بورس عمدتا تحت تاثیر تحولات سیاسی آینده خواهند بود که اصطلاحا نمادهای شاخصساز هستند و موجب روند رو به رشد بازار خواهند شد.
وی ادامه داد: در دوره رشد بورس، دولتمردان مردم را برای ورود به بازار سرمایه دعوت کرده و صحبتهای دلگرمکننده در مورد بازار زدند، در صورتی که بورس قابلیت جذب این حجم سنگین نقدینگی مردم را نداشت و بازار سرمایه، پتانسیلی که مسئولان ترسیم کردند را دارا نبود.
میرمعینی اضافه کرد: با ورود خیل عظیم نقدینگی جامعه به بورس، سهمها حبابوار رشد کردند و شاخص با شیب تند، قله دو میلیون و۸۰ هزار واحد را فتح کرد و پس از مدتی با همان روند رشد شارپی، روند نزولی را در پی گرفت و به عدد یک میلیون و ۲۰۰ واحد سقوط کرد که این مشکل ناشی از عدم شناخت مسئولان اقتصادی نسبت به شرایط اقتصادی و بازار سرمایه بود.
این فعال بازار سرمایه با اشاره به چند ماه گذشته بورس عنوان کرد: در آن دوره زمانی اقتضای شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه که ناشی از شیوع بیماری کرونا و تشدید تحریمها بود، حرفهای خوشبینانه، تشویقکننده و دعوت دولتمردان از مردم مبنی بر ورود حجم سنگین نقدینگی به بورس را تایید نمیکرد.
وی بیان کرد: بازار سرمایه در تمام جوامع، شاخصهای پیشنگر هستند و تحولات آینده اقتصادی را نشان میدهند، در صورتی که رفتاری که در ۵ ماه اول سال در بازار بورس کشور ما اتفاق افتاد، هیچکدام از نشانههای سلامت بازار پیشنگر یا بازار مبتنی بر تحلیل را نداشت، بلکه بازاری جوزده، هیجانی و مبتنی بر صحبت صرف و حمایتهای کلامی دولتمردان بود که البته هیچ یک از شاخصهای اقتصادی و سیاسی این روند رو به رشد و شارپ بورس را تایید نمیکردند، در نتیجه شاخص برگشت، به شدت نزولی شد و با ابزار رشد دلار و افزایش تنشهای سیاسی و به تبع آن افزایش انتظارات تورمی جامعه از نرخ تورم و دلار این اتفاق را رقم زد.
میرمعینی خاطرنشان کرد: اگر انتخابات آمریکا به نفع بایدن تمام نمیشد، مشکلات بازار ایران بسیار بیشتر و در نتیجه بازار متلاطمتر میشد، در صورتی که ترامپ رای میآورد بازارهای مالی ایران، بزرگترین بازارهای پرریسک کشور میشدند و در صورتی که ما وارد تنشهای سیاسی حاد میشدیم، اوراق مالی ارزش خاصی نداشتند و اگر رشد مقطعی در بازار سرمایه اتفاق میافتاد، بلافاصله با ریسک زیاد، ریزشهای سخت را شاهد بودیم. اگر این تحول سیاسی و انتخاب بایدن در آمریکا به عنوان رئیسجمهور اتفاق نمیافتاد، ما شاهد رشد معنادار، پایهدار و با اساس بازار نمیشدیم و وارد روند پرتلاطم در بازار میشدیم.
این فعال بازار سرمایه با اشاره به نقش مسئولان اقتصادی در بازار بورس گفت: هیچکدام از رفتارها، حمایتها و صحبتهای مسئولان اقتصادی و دولتمردان کشور تا امروز اثر مثبتی بر بازار سرمایه نداشته و موجب تحولی در ذهنیت مردم نشده است.
وی افزود: به طور مثال تخصیص ۱۰۰۰میلیارد تومان از صندوق توسعه ملی به بازار بورس، شاید به نظر حمایت دلگرمکننده دولت بود اما خود بازار به تعادل عرضه و تقاضا در عدد یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد رسید، زیرا برخی از سهمها ۷۰ تا ۷۵ درصد افت قیمتی پیدا کردند و قیمتها در برخی نمادها توجیهی برای فروش توسط سهامداران را نداشتند، از سوی دیگر جذابیت برای خرید ایجاد شد، در نتیجه عرضه و تقاضا به تعادل رسید و بازار مثبت شد.