زعفران برند خراسان است
- شناسه خبر: 13341
- تاریخ و زمان ارسال: 25 آبان 1401 ساعت 08:13
- نویسنده: erfan ahmadi

جهاد کشاورزی و صمت در نوآوری و ارتقای کیفیت زعفران استراتژی تعریف کنند
محمدحسین روشنک، رئیس کانون کارآفرینان خراسان رضوی اظهار داشت: زعفران و موضوع زعفران برای خراسان بزرگ آبرو و برند است یعنی در خراسان، باید مسئولان، رسانهها، فعالین اقتصادی، بخش خصوصی این استان، از زعفران به عنوان حیثیت و به قول معروف آبرو و برند سرزمین و مردم خود دفاع کنند.
اگرچه یک روز ممکن است سایر استانها و حتی کشورهای دیگر از ما در کشت و تولید زعفران پیشی بگیرند، این موضوع اشکال ندارد، مهم این است که خراسان بزرک را باید خاستگاه و زادگاه زعفران به دنیا شناساند.
خراسان در حال تبدیل شدن به قطب تولید پسته کشور است، اما همچنان همه پسته را به اسم کرمان میشناسند و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم نام پسته به کرمان و بعضا دامغان گره خورده است.
بسته بندی و تجارت پسته بیشتر به کرمان وابسته است و خراسان رضوی در بسته بندی و صادرات پسته در مقایسه با کرمان پیشرفت قابل توجهی نداشته است، همین اتفاق باید برای زعفران ما هم وجود داشته باشد، در واقع زعفران باید در خراسان دارای چنین تعریف و جایگاهی شود.
وزارت صمت و جهاد کشاورزی تکلیف اقتصادی و علمی خود را برای زعفران انجام دهند
اگر دنبال این مهم هستیم باید وزارت کشاورزی به دنبال نوآوری در کیفیت و کمیت تولید زعفران باشد و وزارت بازرگانی و وزارت کشاورزی بصورت مشترک به تبیین استراتژی زعفران بپردازند.
مثلا وقتی وزیر امور خارجه به چین میرود، با توجه به روابطی که ما با چین داریم، باید چین را قانع کند همانطور که تعرفه وارده از زعفران افغانستان را حذف کردهاند با توجه به کیفیت و اصالت زعفران ایرانی، تعرفه زعفران تولید ایران را نیز حذف کنند. به آنها بگوید نباید برای زعفران ما هم تعرفه واردات داشته باشند چون این موضوع باعث میشود زعفران ایران به افغانستان برود و از آنجا صادر شود.
وزرات امور خارجه باید حتما به این موضوع که هند هم برای زعفران ما تعرفه میگذارد اما برای زعفران افغانستان نه، توجه ویژه داشته باشد و از طریق دیپلماسی باعث افزایش فروش این طلای سرخ ایرانی و خراسانی در سطح جهان شود.
ارز حاصل از زعفران ارزش افزوده زیادی دارد
دولت باید ارز حاصل از فروش زعفران، پسته، داروهای گیاهی، صنایع دستی و… را با ارزشی بالاتر از ارزهای بازگشتی سایر محصولات بداند و قبول کند صادرات اینگونه محصولات اشتغالی چند برابر صادرات نفت و مشتقات نفتی ایجاد میکند.
درست است یک دلار یک دلار است اما این یک دلاری که از فروش محصولات کشاورزی و صنایع دستی و روستایی به دست میآید مرغوبتر است؛ چرا که باعث اشتغال و از بین رفتن فقر در جامعه روستایی و مانع حاشیه نشینی میشود.
مثلا اگر کسی میخواهد عینک، گوشی تلفن یا خودرو وارد کند بهتر است از ارز حاصل از فروش زعفران، محصولات کشاورزی و صنایع دستی تهیه کند اما متأسفانه این اتفاق نمیافتد، چون تضاد منافع ایجاد میشود، یک عدهای مقابل این موضوع مانع ایجاد میکنند و دولت نمیتواند کاری از پیش ببرد.
فرآوری و برندینگ با هم دنبال شود
در بحث فرآوری نیاز به برند سازی داریم، طبق برآورد من حدود ۶۰ الی ۸۰ درصد زعفران به صورت خامخوری و باقی دیگر به صورت فرآوری شده مصرف میشود.
در فرآوری زعفران اقدامات خاصی انجام نشده، شاید شیوههای تبلیغی غلط نتوانسته تولیدکنندگان را به سمت فرآوری زعفران سوق دهد، هر چند یک سری تلاشها شده اما اینکه بیاید بگوید سه کارخانه تولید فرآوری زعفران داریم درحالی که حتی دو پژوهش زعفران، نداشتیم و نداریم کار درستی نیست.
چند نکته را که رسانهها باید به آن توجه کنند این است، آیا کشور ما مبدا صادرات کالاهای تولید ایران است یا مقصد واردات کالاهای دیگر کشورها؟
بنده میگویم کشور ایران مقصد صادرات کشور دیگر است نه مبدا صادرات به کشورهای دیگر، اگر متولیان دولتی نظر دیگری دارند، پیشنهاد میکنم یک میز مناظره داشته باشیم تا مشخص شود.
وقتی کشوری وزیر صنعت معدن و تجارتش میآید در رسانه ملی برگ برنده عملکرد خودش را ممنوع کردن واردات ۲۵۰۰ قلم کالا به ایران عنوان میکند، مشخص است این کشور نمیتواند مبدا صادرات باشد.
ممنوعیت معنی ندارد آن هم وقتی ما پیمان شانگهای را امضاء کردیم، چطور میخواهیم بگوییم ممنوعیت واردات کالا یا تعرفه صد درصدی داریم؟! اینکار تنها نشان میدهد که ما مقصد صادرات دیگر کشورها هستیم، چطور میتوانیم مبدا صادرات باشیم وقتی تعرفههای چندصد درصدی میگذاریم و یا ممنوعیت واردات داریم؟
وزیر صنعت زمانی میتواند افتخار کند که تولید کشور را از نظر کمیت، کیفیت و قیمت به نقطهای برساند که ایران بجای مقصد صادرات رسمی و غیر رسمی، تولیدات دیگر کشورها به مبدا صادرات تولیدات خود به دیگر کشورها تبدیل شود و نیاز به ممنوعیت واردات و دریافت تعرفههای سنگین برای واردات که مشوق قاچاق بسیار زیاد به ایران است نباشیم.
وقتی اقتصاد ما غیر رقابتی است و نمیتواند با شرکتهای خارجی رقابت کند، ما محکوم به شکست در صادرات میشویم، اگر قدرت رقابت داریم باید از واردات ترس داشته باشیم، نباید به ممنوعیت کالا افتخار
کنیم. باید در همه حوزهها در داخل به سطحی از تولید برسیم که مثل فرش ماشینی ایرانی، تولید خارجی قادر به رقابت با آن نباشد.
موفقیت فرش و چرم ایرانی که خراسان رضوی در آن موفق عمل کرده باید مورد بررسی قرار بگیرد که چطور آنها توانستهاند موفق باشند، این افتخار نیست که وزیر صنعت، معدن و تجارت بیاید عنوان کند واردات ۲۵۰۰ کالا را به کشور ممنوع کرده و برای بقیه کالاها نیز تعرفه ۳۰ تا چندصد درصد تعریف شده، با این حساب دیگر چه چیزی مانده که میخواهیم صادر کنیم؟
بله فقط نفت، پتروشیمی، مواد اولیه معدنی، صنایع معدنی و بعضی از کالاهای کشاورزی که به آنها مواد خام گفته میشود برای صادرات داریم.
چرا مشکلات اقتصادی مورد بررسی قرار نمیگیرد؟ چرا رسانههای کشور به این موضوعات توجه نمیکنند که ایران کشور مقصد صادرات دیگر کشورها است و یا مبدا صادرات به دیگر کشورها؟
ممنوع کردن تنها راه قاچاق بیشتر راه فراهم میکند، حالا باز بگوییم کالای قاچاق در مغازهها به فروش نرود، وقتی این کالاهای قاچاق از طریق فضای مجازی خیلی راحتتر به درب منزل مشتری ارسال میشود، این کار تنها باعث افزایش واردات آن هم غیر قانونی و قاچاق به کشور میشود و فقط هزینه مصرف کننده ایرانی را بالا میبرد و جیب قاچاقچیان را پرتر میکند.
همه حرف من این است که باید اقتصاد رقابتی باشد، من نمیدانم وقتی فرش ماشینی ما میتواند در تولید و صادرات موفق باشد چرا دیگر تولیدات نساجی کشور نتوانند رقابت کنند و مجبور به ممنوعیت و تعرفه شویم؟ چرا باید قیمت تمام شده در ایران دو برابر نساجی ترکیه باشد و ۲.۵ برابر نساجی چین، اینها باید بررسی شود.
چطور در همین حوزه نساجی و در تولید فرش ماشینی، قیمت تمام شده کمتر از دیگر موقعیتهاست، معلوم کنند عیب در کجاست، وزیر باید عیب را بگیرد. واقعا تولید کننده اضافه میخواهند که اینگونه نیست یا دولت هزینه سربار تحمیل میکند آن هم با این قیمت ارز، شما برای اینکه حمایت کنید، واردات را ممنوع و تعرفه صددرصدی وضع میکنید، چرا؟ کجای کار اشکال دارد؟
دولت مردمی در حرف و عمل یکسان عمل کند
هیچ میدانید ممنوعیت و افزایش تعرفههای وارداتی به زیان مردم است؟ یعنی شما آمدید مصرف کننده را مجبور کردید کالای غیر رقابتی از نظر کیفیت و قیمت مصرف کند چون شما نتوانستهاید وظیفه خود را برای کاهش قیمتها انجام دهید. چرا مردم ایران پولی که میتوانند با آن خودروی تویوتا با چهارلیتر مصرف سوخت با کیفیت چهل سال عمر بخرند را باید به پراید یا پژو بدهند؟ این کجایش مردمی است. این کجایش حمایت از مصرف کننده است؟!
دادن ارز ۴۲۰۰ تومانی ظلم به مردم و تولیدکنندگان بود، شما وقتی بیخودی یک بنگاه خصولتی یا دولتی را دوپینگ اقتصادی میکنید، آن وقت آنقدر بنگاه در کشور راه میافتد و افزایش مییابد که اگر تعرفهها و ممنوعیتها برداشته شود یا همه این تولیدات روی دستشان میماند و ورشکسته میشوند یا اینکه باید قرارداد شانگهای را فسخ کنید و به چین بگویید نمیتوانیم تعرفهها را برداریم؛ چرا که اقتصاد ما رقابتی نیست و نمیتواند در رقابت با سایرین موفقیت داشته باشیم.
چرا معاونت برنامهریزی وزارت صنعت، معدن و تجارت، مجلس و دولت به این موضوع نمیپردازد. اینها مشکلات اساسی اقتصاد کشور هستند، اما به مسائل فرعی پرداخته میشود. چرا ترس دارند به مشکلات اساسی بپردازند؟ چندین بار گفتهام که وزارت صنعت باید بگوید چه کالای با مزیتی جهت صادرات دارد تا برای صادرات روی آن کار کنیم.
اولین مزیتی که کالای صادراتی باید داشته باشد این است که باید درکشور از نظر قیمت و کیفیت اشباع شده باشیم تا اگر ممنوعیت واردات و تعرفه سنگین نداشته باشیم، رقیب خارجی نتواند آن کالا را به کشور ما بصورت رسمی و یا قاچاق صادر کنند.
کتاب مناظره خودرو و تخم مرغ را مجدد بخوانید!
در این مناظره تخم مرغ با آنکه مزیتهای فراوانی دارد اما محل تولیدش مورد حمایت قرار نمیگیرد ولی خودرو که زیانهای فراوان دارد، مورد حمایت مجلس و دولت قرار میگیرد و به این دلیل است که در بخش صنعت سخنگویان بسیار قوی دارند، افراد متعددی نظیر آقای نعمتزاده هستند، کسانی که در صنایع قبلی فعالیت میکردند آنها هستند که رسانهها را میخرند تا از صنعت غیر رقابتی دفاع کنند اما در حوزه کشاورزی چه کسی میخواهد با رسانهها همکاری کرده و یا حمایت کند؟
اکنون سوال این است چرا عنوان شده گندم و محصولات کشاورزی صادراتش ممنوع است؟ و اگر صادر کنندهای کالای کشاورزی صادر کند باید تعرفه صددرصد پرداخت نماید؟ اکنون هم به صورت محدود اجازه واردات خودرو را دادهاند با بیش از صد درصد تعرفه! آن هم به خودروسازان که البته باز هم همین واردات محدود را هم به بهانه حمایت از کالای داخلی بعید است اجازه بدهند.
حوزه کشاورزی مزیت اصلی اقتصاد کشور است، رسانهها و مسئولین باید این مزیت اصلی را مورد توجه قرار دهند، اگر سرمایه و بودجهای را که در صنعت خودرو در طول چهل سال گذشته هزینه کردیم تنها سی درصد آن را در صنعت آب هزینه میکردیم امروز در هیچ جای ایران کم آبی نداشتیم؛ چرا در کشورهای دیگر کم آبی ندارند؟ مگر آنها آب دارند؟ آنها با استفاده از آب شیرینکن این مسئله را حل کرده و خط انتقال گذاشتند و آب شیرین و کشاورزیشان را تامین میکنند.
اگر ما در مدت چهل سال نه، بیست سال، پولی را که صرف خودروسازی کردیم بیست درصدش را صرف انتقال آب به دشتهای ایران میکردیم امروز دشتهای ایران گلستان بود. اصلا حاشیهنشین نداشتیم، ما این موضوع را رها کردیم و در اطراف تهران کارخانه تولیدخودرو با مصرف پانزده لیتر بنزین بجای چهار لیتر زده و کارگر از روستاها آوردیم و باعث حاشیه نشینی شدیم.
رسانهها با اطلاع رسانی صحیح به اقتصاد کشور کمک کنند
مصرف کننده ایرانی چه تقصیری دارد که این تلویزیون را دو برابر بخرد؟ مگر درآمد بیشتری از مردم کشورهای دیگر دارد؟ این موضوع تقصیر شما رسانهها است که در این زمینه کار نکردید.