مقاومت ارزی ۲۳ صنعت کشور
- شناسه خبر: 1253
- تاریخ و زمان ارسال: 10 آبان 1397 ساعت 04:45
- بازدید : 60 بازدید
- نویسنده: kanoonkarafarini
موسسه پژوهشی وزارت «صمت» اعلام کرد:
موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی در گزارشی تحقیقی مقاومت ارزی در ۲۳ رشته فعالیت صنعتی را بررسی کرده است. ارزیابی این موسسه پژوهشی وزارت «صمت» حاکی از این است که اثر تغییرات نرخ ارز بر صنایع کشور به طور عمده از سه طریق اثرگذاری بر هزینههای عملیاتی، هزینههای سرمایهگذاری و قیمت فروش قابلرویت است. نتایج این گزارش نشان میدهد صنایع مونتاژکار و صنایعی که بالاترین وابستگی را به تجهیزات وارداتی دارند، نسبت به افزایش نرخ ارز شکنندهترند و هزینههای عملیاتی و سرمایهگذاریشان بیش از سایر صنایع افزایش مییابد.
افزایش نرخ ارز در ماههای اخیر این سوال اساسی را ایجاد کرده است که کدامیک از صنایع کشور از این وضعیت سود برده و کدامیک زیان دیدهاند؟ ارزیابیها نشان میدهد تغییرات نرخ ارز بر بنگاههای صنعتی بهطور عمده از سه طریق «اثرگذاری بر هزینههای عملیاتی ناشی از افزایش قیمت نهادههای وارداتی»، «اثرگذاری بر هزینههای سرمایهگذاری از طریق افزایش قیمت تجهیزات سرمایهای وارداتی» و «اثرگذاری بر قیمت فروش ناشی از تاثیرگذاری بر صادرات و افزایش قیمت واردات محصولات رقیب صنایع» اثرگذار است. از سوی دیگر با مقایسه آثار هزینهای و اثرات قیمتی نرخ ارز در ۲۳ گروه صنعتی کشور میتوان نتیجه گرفت، برخی صنایع مانند «صنایع مواد غذایی و آشامیدنی»، «صنایع تولید محصولات از توتون و تنباکو» و «انتشار و چاپ رسانههای ضبط شده» احتمالا با کاهش سود مواجه خواهند شد. در مقابل برخی صنایع مانند «تولید سایر وسایل حملونقل»، «تولید وسایل نقلیهموتوری و تریلر و نیمتریلر»، «تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی»، «صنایع محصولات شیمیایی» و «تولید فلزات اساسی» با افزایش سود ناشی از افزایش صادرات، افزایش قیمت محصولات مشابه خارجی و حمایتهای تعرفهای روبهرو خواهند شد.
نوسانات اخیر ارز که از ماههای آغازین امسال استارت خورد، به همراه خود برخی سوالات را ایجاد کرده است. تاثیر افزایش نرخ ارز بر سوددهی و زیاندهی صنایع مختلف کشور یکی از همین سوالات است. «موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی» در گزارشی آثار تغییرات نرخ ارز را بر رشته فعالیتهای صنعتی با توجه به شرایط بازار ارز در سال ۹۷ مورد بررسی قرار داده است. در جدولپیش رو آثار نرخ ارز بر صنایع (تاثیرپذیری هزینههای عملیاتی از نرخ ارز، تاثیرپذیری هزینههای سرمایهای از نرخ ارز، امکان افزایش قیمت محصولات) و اثرگذاری احتمالی آن بر سود ۲۳ گروه صنعتی بررسی شده است.
براساس ارزیابیها، برخی صنایع میزان داخلیسازیشان در واقع کم است بنابراین نسبت به افزایش نرخ ارز شکنندهتر است. از این رو با افزایش نرخ ارز میزان افزایش هزینههای عملیاتی آنها بیش از سایرین است. صنایعی که بیشترین وابستگی را به واردات دارند عبارتند از: «تولید رادیو و تلویزیون و دستگاهها و وسایل ارتباطی»، «تولید محصولات از توتون و تنباکو سیگار»، «تولید ماشینآلات اداری و محاسباتی»، «تولید سایر وسایل حملونقل»، «انتشار و چاپ و تکثیر رسانههای ضبط شده»، «تولید کاغذ و محصولات کاغذی» و «تولید وسایل نقلیه موتوری و تریلر». در مقابل، صنایعی قرار دارند که کمترین میزان وابستگی را به واردات مواد اولیه دارند، بنابراین میزان افزایش در هزینههای عملیاتی آنها ناشی از افزایش نرخ ارز بهطور مستقیم کمتر از سایر صنایع است. این صنایع بهترتیب کمترین افزایش را در هزینههای عملیاتی دارند که عبارتند از: «بازیافت»، «صنایع تولید زغالسنگ-پالایشگاههای نفت»، «تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی»، «صنایع محصولات شیمیایی»، «تولید پوشاک عمل آوردن و رنگ کردن پوستخزدار»، «دباغی و عمل آوردن چرم و ساخت کیف و چمدان»، «تولید ابزار پزشکی، اپتیکی، ابزار دقیق و انواع ساعت» و «تولیدفلزات اساسی». بررسیها همچنین نشان میدهد صنایعی که بالاترین میزان وابستگی را به تجهیزات وارداتی دارند و بنابراین با افزایش نرخ ارز هزینههای سرمایهگذاری آنها بیش از سایر صنایع افزایش مییابد، بهترتیب عبارتند از: «تولید منسوجات»، «انتشار و چاپ و تکثیر رسانههای ضبط شده»، «تولید چوب و محصولات چوبی و چوب پنبه»، «تولید محصولات لاستیکی و پلاستیکی»، «دباغی و عمل آوردن چرم و ساخت کیف و چمدان»، «تولید پوشاک عمل آوردن و رنگ کردن پوست خزدار»، «تولید مبلمان و مصنوعات»، «صنایع مواد غذایی و آشامیدنی»، «صنایع محصولات شیمیایی»، «تولید فلزات اساسی» و «تولید کاغذ و محصولات کاغذی». در مقابل صنایعی هستند که میزان وابستگی آنها به تجهیزات وارداتی کمتر از سایر صنایع است و از این رو هزینههای سرمایهگذاری آنها با افزایش نرخ ارز کمتر از سایر صنایع افزایش مییابد. این صنایع بهترتیب عبارتند از: «صنایع تولید زغال سنگ- پالایشگاههای نفت»، «تولید وسایل نقلیه موتوری و تریلر و نیمتریلر»، «تولید سایر وسایل حمل و نقل»، «تولید رادیو و تلویزیون و دستگاهها و وسایل ارتباطی» و «بازیافت».
علاوه بر موارد فوق، مدلسازیهای اقتصادسنجی نشان میدهند به ترتیب صنایع «تولید سایر وسایل حمل و نقل»، «تولید وسایل نقلیه موتوری و تریلر و نیم تریلر»، «تولید محصولات لاستیکی و پلاستیکی» و «تولید کاغذ و محصولات کاغذی» به ازای یک درصد افزایش نرخ ارز بیشترین افزایش قیمت را در محصولات خواهند داشت. در مقابل «صنایع مواد غذایی و آشامیدنی»، «انتشار و چاپ و تکثیر رسانههای ضبط شده» و «صنایع تولید زغال سنگ- پالایشگاههای نفت» کمترین افزایش قیمت را به ازای هر یک درصد افزایش در نرخ ارز در محصولات خود تجربه میکنند. سایر صنایع در طیف میانی قرار میگیرند. در نهایت با توجه به نرخهای ارز جاری در بازار و نیز سیاستهای اعلامی بانک مرکزی، پیشبینی میشود بیشترین تورم تولیدکننده در صنایع تولید سایر وسایل حملونقل، تولید وسایل نقلیه موتوری و تریلر و نیمتریلر، تولید کاغذ و محصولات کاغذی، تولید محصولات لاستیکی و پلاستیکی، تولید پوشاک عمل آوردن و رنگ کردن پوست خزدار و ماشینآلات و دستگاههای مولد و انتقال برق رخ خواهد داد.
سه مکانیزم اثرگذار
تغییرات نرخ ارز بر بنگاههای صنعتی میتواند بهطور عمده از سه طریق «اثرگذاری بر هزینههای عملیاتی»، «اثرگذاری بر هزینههای سرمایهگذاری» و «اثرگذاری بر قیمت فروش» تاثیرگذار باشد. در مکانیزم اول، افزایش نرخ ارز با افزایش هزینههای تامین مواد اولیه و کالاهای واسطهای مورد استفاده در جریان تولید میتواند بر هزینههای عملیاتی صنایع اثرگذار باشد. این تاثیر عمدتا در کوتاهمدت موجب افزایش هزینههای بنگاه میشود. در مکانیزم دوم، افزایش نرخ ارز از طریق افزایش هزینه تامین تجهیزات و ماشینآلات صنایع بر آنها نیز اثرگذار است. از آنجا که سرمایهگذاری امری میانمدت است، این مسیر تاثیرگذاری نرخ ارز در میانمدت باعث کاهش سودآوری طرحهای سرمایهای و در نهایت کاهش سرمایهگذاریهای جدید یا سرمایهگذاریهای جایگزینی میشود. اما در مکانیزم سوم، نرخ ارز میتواند بر قیمت فروش صنایع اثرگذار باشد. تاثیرگذاری بر قیمت فروش صنایع لزوما به معنای افزایش هزینههای آنها نیست، چرا که افزایش قیمت میتواند به عوامل مختلف از جمله کشش تقاضای صنعت، هزینه تولید، افزایش قیمت محصولات رقیب و مواردی از این دست بستگی داشته باشد. اثر کلی نرخ ارز بر یک صنعت بستگی به توازن این سه اثر دارد. اگر در یک صنعت هزینههای عملیاتی و سرمایهای افزایش یابد، اما به دلیل اینکه بازار محصولات آن رقابتی است (رقابت داخلی یا خارجی) و محصولات آن با تقاضای پرکشش روبهرو هستند (به این معنا که با افزایش قیمت یک درصدی، بیش از یک درصد از تقاضای آن صنعت کاسته میشود)، در آن صورت امکان افزایش قیمت برای آن به میزان لازم وجود نداشته باشد، در نهایت سود آن کاهش مییابد و از افزایش نرخ ارز زیان خواهد دید. از سوی دیگر، چنانچه بهرغم افزایش هزینههای تولید، امکان افزایش قیمت نیز برای آن صنعت فراهم باشد، (مثلا به دلیل حمایتهای تعرفهای، کم کشش بودن تقاضا و افزایش قیمت محصولات رقیب وارداتی)، در آن صورت ممکن است سود بنگاه با افزایش قیمت کاسته نشده و حتی از مسیر افزایش تقاضا برای صادرات محصولات سود بیشتری نیز کسب کند. باید توجه داشت که تمامی عوامل موثر بر نوسانات نرخ ارز متاثر از عوامل صرفا اقتصادی نیستند و بسیاری از مولفههای غیر اقتصادی همچون تحولات سیاسی با اثرگذاری بر انتظارات جامعه میتواند در تغییرات نرخ ارز دخیل باشد.